هفتم اردیبهشت ماه 1357 کمونیستهای وفادار به شوروی کودتایی را علیه دولت سردارداوودخان به راه انداختند که به سقوط دولت جمهوری و استقرار نظام سوسیالیستی در افغانستان منجر شد. شکلگیری یک دولت چپگرا و ورود نیروهای ارتش سرخ به افغانستان آن هم در بحبوحه جنگ سرد به تنشهای گستردهای میان دو بلوک قدرت شرق و غرب انجامید که تا پایان جنگ سرد ادامه پیدا کرد. کمونیستها و مستشاران روسی نزدیک به 14سال در کابل قدرت را در اختیار داشتند و در نهایت در هشتم اردیبهشت ماه 1371 بعد از ورود نیروهای اسلامی مجاهدین از قدرت کناره گرفتند.
بعد از خروج نیروهای شوروی از افغانستان، روابط افغانستان و روسیه حرارت خود را از دست داد، روسها دچار بحران فروپاشی و وارد عصر نوسازی پساکمونیستی شدند و مجاهدین افغان هم تفنگهایشان را به سمت یکدیگر نشانه گرفته و جنگی داخلی – قومی سراسر کشور را فراگرفت. به جز برخی مراودات مقطعی که میان حزب جمعیت اسلامی و برخی دیگر از احزاب ملی – جهادی با روسها صورت گرفت دیگر روابطی میان کابل و مسکو وجود نداشت و این روند تا مدت زیادی ادامه پیدا کرد. تا سال1383 و بعد از استقرار نظام سیاسی جدید در افغانستان سفارت روسیه در کابل، ویرانهای بیش نبود اما اکنون آن سفارت ویران شده به یکی از پرجنبوجوشترین سفارتخانههای خارجی در افغانستان تبدیل شده است. به عبارتی دقیقتر روسها به افغانستان بازگشتهاند.
باز شدن پای روسیه به بحران افغانستان فصل جدیدی در این کشور است که در سالهای اخیر آغاز شده است. مدتی است که دیپلماتهای روسی رفتوآمدهای خود را به کابل افزایش داده و از این طرف نیز مقامات افغان سفرهای دیپلماتیک متعددی به مقصد مسکو صورت دادهاند. ظاهرا روسها تصمیم گرفتهاند سکوت چندین ساله خود را که حتی چند سال بعد از شکلگیری نظام سیاسی جدید افغانستان ادامه داشت خاتمه داده و نقشی را در معادلات افغانستان برعهده بگیرند. با تمام اینها شکی نیست که از نظر زمانی روسها بهترین زمان را برای ورود به بحران افغانستان انتخاب کردهاند؛ زمانی که افغانستان به اولویت اول سیاست خارجی ایالات متحده تبدیل شده و در عین حال کاخ سفید کنترل گذشته خود را بر محیط بحران، از دست داده است و غربیها بیش از هر زمان دیگر به کمک روسها در افغانستان احساس نیاز میکنند.
دلایل آن هم کاملا مشخص است؛ حملات گسترده نیروهای طالبان به خطوط تدارکاتی نیروهای آمریکایی در پیشاور پاکستان و ناامنشدن این مسیر مهم برای انتقال تجهیزات به افغانستان، تعطیل شدن غیررسمی پایگاه ماناس در قرقیزستان، عدمموفقیت آمریکا و متحدان غربیاش در مدیریت بحران افغانستان و دلسردی بسیاری از بازیگران غربی بحران افغانستان از ادامه دادن راه در این جبهه، نگاهها را به پتانسیلهای منطقهای معطوف کرده و در این میان آمریکاییها پر رنگترین چراغ سبز خود را به روسها نشان دادهاند.
جدای از این مسئله تجارب روسها در مسائل نظامی از آنجا که بیش از یک دهه جنگیدن را نیز در افغانستان تجربه کردهاند قطعا میتواند برای نیروهای آمریکایی کارگشا باشد. غیر از مسائل فوق، روسها نقش مهمی را میتوانند در بازسازی افغانستان بر عهده بگیرند. بسیاری از پروژههای شوروی سابق در افغانستان همچنان به شکل نیمه تمام باقی مانده است که تکمیل آنها فقط از عهده تکنسینهای روسی برمیآید.
روسها عملا از سال2007 میلادی به این سو گامهای بلندی برای حضور در افغانستان برداشتهاند. در واقع از این تاریخ به این سو سفرهای متعددی از سوی مقامات دو کشور به کابل و مسکو صورت گرفته که البته بنا به حساسیتهای موجود میان افغانها و روسها چندان رسانهای نشدهاند. بخشش بدهیهای افغانستان از سوی روسها و امضای چند قرارداد مهم در زمینههای تجاری، یک قرارداد مهم تأمین تسلیحات و همچنین ارسال مقادیری کمکهای بشردوستانه به افغانستان تنها بخشی از دستاوردهای گسترش مناسبات افغانستان و روسیه در سالهای اخیر است.
تلاش برای حضور روسها در بحران افغانستان نه تنها از ناحیه غرب بلکه از سوی دولت مرکزی افغانستان هم به یک اولویت اساسی تبدیل شده است. تنشهای موجود میان کرزی و دمکراتهای آمریکا یکی از علل و عواملی است که کرزی را به روسها متمایل کرده است. چندی قبل وقتی در یک کنفرانس خبری از کرزی پرسیده شد که درصورت عدمتأمین امکانات مورد نیاز افغانستان توسط آمریکا و غرب، دولت او چه خواهد کرد، کرزی با کمال آرامش پاسخ داد که هستند کسان دیگری که به ما در مبارزه با تروریسم کمک کنند. جملهای که اذهان حاضر در کنفرانس را به سمت روسیه، ایران و چین معطوف کرد.
برخی از تحلیلگران هم بر این باورند که هدف کرزی از انتخاب ژنرال فهیم بهعنوان معاون اول خود، سوای از تقلیل توان جبهه ملی (بزرگترین ائتلاف نیروهای مخالف کرزی در افغانستان) در دومین دوره انتخابات ریاستجمهوری نشان دادن نوعی چراغ سبز به روسها و اعلام آمادگی کابل برای بازسازی روابط راکد افغانستان و روسیه بوده است.
پوشیده نیست که فهیم در سالهای حضور روسها در افغانستان از مقامات بلند پایه دولت کمونیستی کابل به شمار میرفت و سوابق دیرینهای در رابطه با روسها دارد. نخستین تماس جدی افغانستان جدید با روسیه هم به وسیله ژنرال فهیم در سال1382 صورت گرفت که فهیم بهعنوان وزیر دفاع وقت دولت افغانستان سفری به روسیه داشت و در آنجا دیدارهایی را با مقامات کرملین به عمل آورد.
به هر حال شرایط لازم برای حضور روسها در افغانستان فراهم شده ولی هنوز این مسئله که روسها چه شروطی را برای مشارکت در فرایند مبارزه با تروریسم در جبهه افغانستان مطرح خواهند کرد مشخص نیست. روسها هر چند با آمریکاییها در حمله به افغانستان از یک سری منافع موازی برخوردارند ولی در اروپای شرقی، قفقاز، خاورمیانه، آمریکای لاتین و مناطق دیگر چالشهای متعددی با آمریکاییها دارند. ایجاد بخش مهمی از خطوط تدارکاتی جبهه افغانستان در روسیه قطعا برای آمریکاییها بدون هزینه نخواهد بود.
سفر چندی پیش آندرس فوگ راسموسن، دبیر کل سازمان ناتو به مسکو و انجام دیدارهای مهم با رهبران روسیه به خوبی این نکته را ثابت کرد که روسها برای این مسئله هزینه بالایی را مطرح کردهاند که کاخ سفید باید آن را در اروپای شرقی، قفقاز و یا جای دیگری بپردازد. برخی حتی شکست طرفداران انقلاب نارنجی را در اوکراین با دیدارهای راسموسن در مسکو بیارتباط نمیدانند. هر چند در پذیرش این دیدگاه مشکلات زیادی وجود دارد ولی شکی نیست که روسها برای همکاری در افغانستان مسائل اروپایشرقی را مد نظر خواهند داشت.
با تمام این مسائل ورود روسیه به بحران افغانستان به معنای اعزام نیروی نظامی به این کشور نخواهد بود. روسها به 3 دلیل دیگر سربازان خود را به افغانستان نخواهند فرستاد:
1- بروز مجدد حساسیتهای ضدروسی مردم افغانستان
2- عدمپذیرش افکار عمومی روسیه
3- افزایش توانایی رهبران طالبان در بسیج هر چه بیشتر و بهتر مردم افغانستان بر ضدنظام سیاسی جدیدروسها با آگاهی کامل از پیامدهای حضور نظامی، نقش خود را در افغانستان تعریف خواهند کرد و با بیشترین احتیاط قدم به افغانستان خواهند گذاشت.
بهعنوان مثال به تازگی مقامهای مسکو اعلام کردهاند که حاضرند بخشی از نیروهای امنیتی و پلیس افغانستان را در خاک روسیه آموزش دهند و یا در بازسازی افغانستان سهم بسزایی داشته باشند ولی بدون شک روسها دیگر اشتباه30 سال قبل را مرتکب نخواهند شد، چرا که هنوز لاشه تانکها و ادوات نظامی روسی از شهرها و روستاهای افغانستان جمعآوری نشده است.